- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کنون بازگردم به گفتار کوش ز دهقان دیندار بشنو به هوش
2 چو سالار چین با سپه برگرفت سوی شهر خمدان ره اندر گرفت
3 همه شهرهایی که بر راه بود کز آن شاه و دستورش آگاه بود
4 به کام دل شاه برخاستند سراسر به دیبا بیاراستند
5 بدان کامگاری همی رفت شاه به خمدان درآمد به آرامگاه
6 همه کوی بروی درم ریختند به سر بر ورا زعفران بیختند
7 ز دیبای چین بود دیوارها پر از رامش و رود بازارها
8 سرایی ز خمدان بپرداختند بدو اندرون سازها ساختند
9 نهادند در پیشگه تخت عاج بیاویختند از بر تخت تاج
10 بر او کوش را شاد بنشاندند ورا شاه مکران و چین خواندند
11 فرستاد نزدیک او صد غلام صد اسب گزیده به زرّین ستام
12 ز خوبان خلّخ صد و ده کنیز ز گنج گرانمایه هرگونه چیز