-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کنون چو در طلبش اشک رو به ره دارد چگونه عقل رمیده عنان نگه دارد
2 گشاد روی تو درهای رحمت است و خطت به نام طالع من نامهٔ سیه دارد
3 چه طرفه هندوی شوخی ست چشم او یا رب که مست و گوشهٔ محراب خوابگه دارد
4 به زیر زلفِ سیه آفتاب روی تو را همان صفاست که در شب چراغ مه دارد
5 بهانهٔ کرمت طاعتی ست هر کس را ولیک بنده خیالی همین گنه دارد