-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای هیچ در میان نه ز موی میان تو نا دیده دیده هیچ بلطف دهان تو
2 گفتم که چون کمر کشمت تنگ در کنار لیکن ضرورتست کنار از میان تو
3 هیچ از دهان تنگ تو نگرفته کام جان جانرا فدای جان تو کردم بجان تو
4 هر لحظه ابروی تو کند بر دلم کمین پیوسته چون کشد دل ریشم کمان تو
5 تا دیدهام که چشم تو بیمار خفته است خوابم نمیبرد ز غم ناتوان تو
6 باز آی ای همای همایون که مرغ دل پر میزند در آرزوی آشیان تو
7 در صورت بدیع تو چندین معانیست یا رب چه صورتی که ندانم بیان تو
8 ای باغبان ترا چه زیان گر بسوی ما آید نسیمی از طرف بوستان تو
9 خواجو اگر چو تیغ نباشی زبان دراز عالم شود مسخر تیغ زبان تو