1 نه هم قیمت لعل باشد بلور نه همرنگ گلنار باشد پژند
2 بپیچد دلم چون ز پیچه بتم گشاید بر غم دلم پیچه بند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ز آن در مثل گذشت که شطرنجیان زنند شاهان بیهده چو کلیدان بی کده
1 انجیر کش از شاخ بستدی تو وصفش تو بیک بیت بشنو از من
2 چون برگ گل زرد خرد کرده سربسته و کرده میان پر ارزن
1 گفتم همی چه گوئی ای هیز گلخنی گفتا که چه شنیدی ای پیر مسجدی
2 گفتم یکی که مسجدیم چون نه غرمنم گفتا تو نیز هم نه چنین پیر زاهدی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به