- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه آخر تو آنی که ما را زیانی نه آخر توانی که ما را زیانی
2 مگر زین بسودی که ما را بسودی وزین بر زیانی که ما را زیانی
3 چو ما را بهشتی چه ما را بهشتی چو ما را جهانی چه ما را جهانی
4 تو پروا نداری که پروانه داری تو پیمان ندانی که پیمانه دانی
5 چراغ چه راغی و سرو چه باغی که دل را امانی و جانرا امانی
6 نه خورشید بامی که خورشید بامی نه عین روانی که عین روانی
7 تو آن کاردانی که آن کاردانی که از دلستانی ز دل دل ستانی
8 تو آتش نشانی و خواهی که ما را بتش نشانی بر آتش نشانی
9 تو چشمی و چشم از جفای تو چشمه تو جانی و جان بیوفای تو جانی
10 تو ماه و مرا پیکر از دیده ماهی تو خان و مرا خانه از گریه خانی
11 تو در کار و در کار خواجو نبینی تو بر خوان و هرگز بخوانم نخوانی