غیر تلخی، طعم دیگر نیست از واعظ قزوینی غزل 441

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

غیر تلخی، طعم دیگر نیست در نان طمع

1 غیر تلخی، طعم دیگر نیست در نان طمع نانخورش از سرکه ابروست در خوان طمع

2 ای که خواهی سازی آباد از گرفتن خویش را خانه های اعتباراتست، ویران طمع

3 طبع طامع را نباشد از گدایی چاره یی جز کف در یوزه نبود کاسه خوان طمع

4 بسکه بوی چرب و نرمی ناید از احسان خلق نانشان نبود ز خشکی باب دندان طمع

5 معده، حرص و طمع از جوع کی گردد خلاص؟ پر نگردد هیچ کس را هرگز انبان طمع

6 بسکه طامع را پر است از خار خار حرص دل آتش افتد از نگاه گرم در جان طمع

7 رشته رزقت بدست قبض و بسط دیگری است زآن گره نگشوده هرگز کس بدندان طمع

8 هر چه خواهی، چیده بر خوان قناعت رنگ رنگ نان خود تاکی خوری واعظ ز انبان طمع؟!

عکس نوشته
کامنت
comment