کس بی‌کسی از جلال الدین محمد مولوی غزل 1119

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

کس بی‌کسی نماند می‌دان تو این قدر

1 کس بی‌کسی نماند می‌دان تو این قدر گر با یکی نسازی آید یکی دگر

2 زین خانه گر روم من و خانه تهی کنم آید یکی دگر چو منی یا ز من بتر

3 میراث مانده است جهان از هزار قرن چون شد به زیر خاک پدر شد پسر پدر

4 تنها نه آدمی حیوان نیز همچنین ور نی ندیدی تو در آفاق جانور

5 شب آفتاب اگر برود هم ز بام چرخ بر جای آفتاب ستاره‌ست یا قمر

6 گر ترک یک هنر بکند مرد طبع او مشغول کار دیگر گشت و دگر هنر

7 زیرا که بر دل همه خلقان موکلیست بی‌کارشان ندارد و بی‌یار و بی‌سفر

عکس نوشته
کامنت
comment