نوبهار آمد و بگذشت از امیرخسرو دهلوی غزل 1979

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

نوبهار آمد و بگذشت به شادی مه دی

1 نوبهار آمد و بگذشت به شادی مه دی اینک اینک که سراپای گل و آتش وی

2 بعد ازین جامه لطیف و تنک و تر پوشند چو گل تازه بتان ختن و خلخ و ری

3 نازنینا، عرق از روی تو بر گل بچکید می ممزوج لبالب برسان پی بر پی

4 پاک کن خوی ز بنا گوش که این مردم چشم خون خود ریزد هر جا که بریزد ز تو خوی

5 رو سوی آب و به یک خنده پر از شکر کن بر لب جوی به هر جا که روی روید نی

6 خیز و گلگشت چمن کن که نمانده ست به راه چشم نرگس که ز تو زان ره بخرامی یک پی

7 خون خسرو به قدح کن، اگرت می باید عاشق تست، مبادا که بگوید هی هی

عکس نوشته
کامنت
comment