نه عهد کرده‌ئی آخر که از خواجوی کرمانی غزل 905

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

نه عهد کرده‌ئی آخر که قصد ما نکنی

1 نه عهد کرده‌ئی آخر که قصد ما نکنی چرا جفا کنی و عهد را وفا نکنی

2 چو آگهی که نداریم جز لبت کامی روا بود که ز لب کام ما روا نکنی؟

3 ز ما نیامده جرمی خدا روا دارد که کینه ورزی و اندیشه از خدا نکنی

4 من غریب که گشتم ز خویش بیگانه چه حالتست که با خویشم آشنا نکنی

5 مرا چو از همه عالم نظر به جانب تست نظر بسوی من خسته دل چرا نکنی

6 کنون که کشتی و بر خاک راهم افکندی بود که بر سر خاک چنین رها نکنی

7 ترا که آگهی از حال دردمندان نیست معینست که درد مرا دوا نکنی

8 اگر چنانکه سر صلح و دوستی داری چرا نیائی و با دوستان صفا نکنی

9 چو آب دیده ز سر بگذشت خواجو را چه خیزدار بنشینی و ماجرا نکنی

عکس نوشته
کامنت
comment