خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

بی لاله رخان روی بصحرا از خواجوی کرمانی غزل 284

غزل 284 ام از 1143 غزلیات

بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد

1 بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد بی سرو قدان میل تماشا نتوان کرد

2 کام دلم آن پسته دهانست ولیکن زان پسته دهان هیچ تمنا نتوان کرد

3 گفتم مرو از دیدهٔ موج افکن ما گفت پیوسته وطن برلب دریا نتوان کرد

4 چون لاله دل از مهرتوان سوختن اما اسرار دل سوخته پیدا نتوان کرد

5 تا در سر زلفش نکنی جان گرامی پیش تو حدیث شب یلدا نتوان کرد

6 آنها که ندانند ترنج از کف خونین دانند که انکار زلیخا نتوان کرد

7 از بسکه خورد خون جگر مردم چشمم دل در سر آن هندوی لالا نتوان کرد

8 بی خط تو سر نامهٔ سودا نتوان خواند بی زلف تو سر در سر سودا نتوان کرد

9 گیسوی تو گر سرکشد او را چه توان گفت با هندوی کژ طبع محا کا نتوان کرد

10 هر لحظه پیامی دهدم دیده که خواجو بی می طلب آب رخ از ما نتوان کرد

11 از دست مده جام می و روی دلارام کارام دل از توبه تقاضا نتوان کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد

شاعر شعر بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد خواجوی کرمانی می باشد.

شعر بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد چیست ؟

قالب شعر بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد غزل است

مضمون اصلی شعر بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر