- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی زکعبه کوی تو نامراد نرفت که حلقه بر در این خانه زد؟ که شاد نرفت
2 به خاک پای تو کز خاک درگهت دل ما بسنگ تفرقه چون مرغ خانه زاد نرفت
3 بجان دوست که هرچند مهر ورزیدم جفا زخاطر این چرخ کج نهاد نرفت
4 بتخت بخت مکن تکیه گر سلیمانی کدام تخت که آخر چو گل بباد نرفت
5 رهین منت پیر مغان بود اهلی که حق خدمت او هرگزش زیاد نرفت
6 اهلی، از سجده آن بت نبود عیب مرا بت پرستم من و این برهمنی کیش من است