- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیافته است کسی لذتی ز خوان طمع نگشته سیر کسی را شکم بنان طمع
2 همیشه بهر پریدن ز ناکسان دنی مساز تیغ زبان تیز بافسان طمع
3 برای اینکه کنی صید مطلب دوری برشته های سخن زه مکن کمان طمع
4 توان بقصر شرف شد چو با کمند دعا مرو بچاه دنائت بریسمان طمع
5 بپوش چشم زخلق و، بچشم خلق نشین که بی نشان شدنت، نیست جز نشان طمع
6 مساز پیشه خود آبرو فروشی را بهر گذر مگشا از دو لب دکان طمع
7 ترا که گلشن عزت ز تشنگی شد خشک مبند آب رخ خود ببوستان طمع
8 متاز اسب طلب بر در کسان واعظ بتاب جانب درگاه حق عنان طمع