نیافته است کسی لذتی ز خوان از واعظ قزوینی غزل 440

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

نیافته است کسی لذتی ز خوان طمع

1 نیافته است کسی لذتی ز خوان طمع نگشته سیر کسی را شکم بنان طمع

2 همیشه بهر پریدن ز ناکسان دنی مساز تیغ زبان تیز بافسان طمع

3 برای اینکه کنی صید مطلب دوری برشته های سخن زه مکن کمان طمع

4 توان بقصر شرف شد چو با کمند دعا مرو بچاه دنائت بریسمان طمع

5 بپوش چشم زخلق و، بچشم خلق نشین که بی نشان شدنت، نیست جز نشان طمع

6 مساز پیشه خود آبرو فروشی را بهر گذر مگشا از دو لب دکان طمع

7 ترا که گلشن عزت ز تشنگی شد خشک مبند آب رخ خود ببوستان طمع

8 متاز اسب طلب بر در کسان واعظ بتاب جانب درگاه حق عنان طمع

عکس نوشته
کامنت
comment