1 نه درد عشق مییارم نهفتن نه ترک عشق مییارم گرفتن
2 نگردد مهر دل در سینه پنهان بگل خورشید چون شاید نهفتن
3 غریبست از کسانی کاشنایند حدیث خویش با بیگانه گفتن
4 اگر فراش دیری فرض عینست بمژگانت در میخانه رفتن
5 بگو با نرگس میگون که پیوست نشاید مست در محراب خفتن
6 بود کارم بیاد درج لعلت بالماس زبان دردانه سفتن
7 مقیمان در میخانه خواجو چه حاجتشان بکوی کعبه رفتن