نه یار وعده بوس و کنار از امیرخسرو دهلوی غزل 1438

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

نه یار وعده بوس و کنار می کندم

1 نه یار وعده بوس و کنار می کندم نه دل ز دیدن رویش قرار می کندم

2 درون دل نه یکی صد هزار افسون است هنوز آرزوی آن سوار می کندم

3 همی خلد به دل من چو ناوک دشمن نصیحتی که کسی دوستدار می کندم

4 شبی ز بیم گزندش هزار ناوک آه فرو همی خورم، ار چه فگار می کندم

5 دگر ز بخت خودم عزتی نمی باید همین بس است که پیش تو خوار می کندم

6 توام به تیغ کشی و خیال کشت که او شفیع می شود و شرمسار می کندم

7 شبم به خوردن خون رفت، ساقیا، می ده که آن شراب شبانه خمار می کندم

8 پگه بیامد و همسایه گفت «خوابم نیست که ناله های تو در سینه کار می کندم

9 شراب عشق تو می بایدم به سر هر چند که بامداد اجل هوشیار می کندم

10 به ناز گفت شبی «خسروا، گلت نشکفت » هنوز آن سخنش خار خار می کندم

عکس نوشته
کامنت
comment