-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه ز وصل تو نشان مییابم نه ز هجر تو امان مییابم
2 دشنهٔ هجر توام کشت از آنک تشنهٔ وصل تو جان مییابم
3 از میان تو چو مویی شدهام که تورا موی میان مییابم
4 به یقین از دهن پرشکرت اثری هم به گمان مییابم
5 بر رخت تا به نگویی سخنی میندانم که دهان مییابم
6 در صفات لبت از غایت عجز عقل را کند زبان مییابم
7 دل و جان بر چو لبت آن دارد کین همه لایق آن مییابم
8 زان به روی تو جهان روشن شد که تورا شمع جهان مییابم
9 آنچه از خلق نهان میجستم در جمال تو عیان مییابم
10 بی تو عطار جگر سوخته را نتوان گفت چه سان مییابم