- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه از طرب هوس گشت با غم افتادست هوای نو گل خود در دماغم افتادست
2 چه تیره است شبم با وجود آتش دل مگر که چشم بدی بر چراغم افتادست
3 هلاک خود طلبم من که می خورم بی تو گمان مبر که نظر بر فراغم افتادست
4 چو لاله بر سر راهت فتاده ام بنگر که هوش رفته و از کف ایاغم افتادست
5 بکوی او همه جا لاله زار شد اهلی ز بسکه پنبه خونین ز داغم افتادست
6 یعقوب نور دیده دهد بوی یوسفش وین نور دیده زندگی ما ببوی اوست
7 اهلی حیات وصل کند جستجو چو خضر مقصود ازین حیات همین جستجوی اوست