1 نه آه از جان زار من برآمد که دود از روزگار من برآمد
2 ربودند از من مجنون غزالی که عمری در کنار من برآمد
3 مگر باد صبا ز آن سو گذر کرد که مشکین بوی یار من برآمد
4 عجب نبود که گرد از من برآمد چنین کز جا سوار من برآمد
5 خوشم اهلی کزین مژگان خونریز گلی آخر ز خار من برآمد