- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه کوه آن سرین تنها برآن موی کمر لرزد که هر عضوش ز خوبی بر سر عضو دگر لرزد
2 برنگ شاخ گل در زیر با از نازکی ترسم که از گرد سرش گردیدنم، آن شاخ زر لرزد
3 سبک هرچند آیم در نظر، باز غمی دارد که از دوش دلش گر افگنم، کوه و کمر لرزد
4 نجنبد برگ رنگ از گلشن رخسار او، اما رگ سنگ از نسیم آه من، چون شاخ تر لرزد
5 برای سیم وزر لرزند ابنای زمان واعظ عجب نبود دل ما بر سر آن سیمبر لرزد