نه کوه آن سرین تنها برآن از واعظ قزوینی غزل 271

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

نه کوه آن سرین تنها برآن موی کمر لرزد

1 نه کوه آن سرین تنها برآن موی کمر لرزد که هر عضوش ز خوبی بر سر عضو دگر لرزد

2 برنگ شاخ گل در زیر با از نازکی ترسم که از گرد سرش گردیدنم، آن شاخ زر لرزد

3 سبک هرچند آیم در نظر، باز غمی دارد که از دوش دلش گر افگنم، کوه و کمر لرزد

4 نجنبد برگ رنگ از گلشن رخسار او، اما رگ سنگ از نسیم آه من، چون شاخ تر لرزد

5 برای سیم وزر لرزند ابنای زمان واعظ عجب نبود دل ما بر سر آن سیمبر لرزد

عکس نوشته
کامنت
comment