شهریار

شهریار

شهریار
شهریار

شب به هم درشکند زلف از شهریار گزیدهٔ غزلیات 7

گزیدهٔ غزلیات 7 ام از 190 گزیدهٔ غزلیات
خانه / شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار / گزیدهٔ غزلیات شماره 7

شب به هم درشکند زلف چلیپایی را

1 شب به هم درشکند زلف چلیپایی را صبحدم سردهد انفاس مسیحایی را

2 گر از آن طور تجلی به چراغی برسی موسی دل طلب و سینه سینایی را

3 گر به آیینه سیماب سحر رشک بری اشک سیمین طلبی آینه‌سیمایی را

4 رنگ رؤیا زده‌ام بر افق دیده و دل تا تماشا کنم آن شاهد رؤیایی را

5 از نسیم سحر آموختم و شعله شمع رسم شوریدگی و شیوه شیدایی را

6 جان چه باشد که به بازار تو آرد عاشق قیمت ارزان نکنی گوهر زیبایی را

7 طوطیم گویی از آن قند لب آموخت سخن که به دل آب کند شکر گویایی را

8 دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی بار پیری شکند پشت شکیبایی را

9 شب به مهتاب رخت بلبل و پروانه و گل شمع بزم چمنند انجمن‌آرایی را

10 صبح سرمی‌کشد از پشت درختان خورشید تا تماشا کند این بزم تماشایی را

11 جمع کن لشکر توفیق که تسخیر کنی شهریارا قرق عزلت و تنهایی را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شب به هم درشکند زلف چلیپایی را

شاعر شعر شب به هم درشکند زلف چلیپایی را چه کسی است ؟

شاعر شعر شب به هم درشکند زلف چلیپایی را شهریار می باشد.

شعر شب به هم درشکند زلف چلیپایی را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر شب به هم درشکند زلف چلیپایی را چیست ؟

قالب شعر شب به هم درشکند زلف چلیپایی را گزیدهٔ غزلیات است

مضمون اصلی شعر شب به هم درشکند زلف چلیپایی را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر