-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نی نگر با اهل دل هر دم بمعنی در سخن بشنو از وی ماجرای خویشتن بیخویشتن
2 بلبل بستانسرا بین در چمن دستانسرا و او چون من دستان زن بستانسرای انجمن
3 گردر اسرار زبان بی زبانان میرسی بی زبانی را نگر با بی زبانان در سخن
4 مطرب بی برگ بین از همدمان او را نوا نالهٔ نایش نگر در پردهٔ دل چنگ زن
5 پستهٔ خندان شکر لب چون نباتش مینهند از چه هر دم مینهند از پسته قندش در دهن
6 ایکه چون نی سوختی جانم چونی را ساختی تاکه فرمودت که هردم آتشی در نی فکن
7 همچو من بی دوستان در بوستانش خوش نبود زان بریدست از کنار چشمه و طرف چمن
8 راستی را گوئی از شیرین زبانی طوطیست هر نفس در شکرستان سخن شکر شکن
9 گفتم آخر باز گو کاین نالهٔ زارت ز چیست گفت خواجو من نیم هر دم چه میپرسی ز من