نگارا، روز عیش و شادمانیست از امیرخسرو دهلوی غزل 161

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

نگارا، روز عیش و شادمانیست

1 نگارا، روز عیش و شادمانیست هوای سبزه و صوت و اغانیست

2 مرا بی تو چه جای زندگانیست که دل بی عشق و جان بی شادمانیست

3 ز چشم خویش ترسانم به رویت که عشقت سرنوشت آسمانیست

4 ز بدخویی جگر خون کرد چشمت مگر بد خوئیش از ناتوانیست

5 چرا دل برد و منکر گشت زلفت که بر هر موی او از خون نشانیست

6 مزن مژگان زهرآلوده بر من عنایت کن که وقت مهربانیست

7 همه کس همنشین تست جز من که مرگم همنشین زندگانیست

8 کمر را با میانت عهد بندیست سخن را با دهانت کامرانیست

9 فغان من به گوش خویش بشنو که بزمت را نوای خسروانیست

عکس نوشته
کامنت
comment