1 نسیما گرفتند ره بر در آن سرو دلجویت بگو ای زمره شیر افکنان نخجیر آهویت
2 ز طول مدت هجران و شام محنت دوری تو مانی زنده، خالد گشت قربان دو ابرویت
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 به چوگان قضا بادا شکسته دست چوگانم که برهم زد هلال ابروی خورشید تابانم
2 مرا سودای چوگان بازی اندر سر کجا بودی؟ اگر قلاب مهرش چنگ واکردی ز دامانم
1 خیر خلق الله غطریف العرب وصفه الآتی علی کل وجب
2 ایبض اللون لحمر قد یمیل ادعج العینین ذوخد اسیل
1 گر چه اسباب طرب پیش من امشب نه کم است شادیم بی گل روی تو همه درد و غم است
2 داب ارباب محبت نبود آسایش لذت عاشق دل سوخته اندر الم است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **