نالم از دست تو ای از شهریار گزیدهٔ غزلیات 132

نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی

1 نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی

2 شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی

3 ای اجل گر سر آن زلف درازم به کف افتد وعده هم گر به قیامت بنهی دیر نکردی

4 وای از دست تو ای شیوه عاشق کش جانان که تو فرمان قضا بودی و تغییر نکردی

5 مشکل از گیر تو جان در برم ای ناصح عاقل که تو در حلقه زنجیر جنون گیر نکردی

6 عشق همدست به تقدیر شد و کار مرا ساخت برو ای عقل که کاری تو به تدبیر نکردی

7 خوشتر از نقش نگارین من ای کلک تصور الحق انصاف توان داد که تصویر نکردی

8 چه غروریست در این سلطنت ای یوسف مصری که دگر پرسش حال پدر پیر نکردی

9 شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی

عکس نوشته
کامنت
comment