ناقه لیلی که سر در کوه و از اهلی شیرازی غزل 700

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

ناقه لیلی که سر در کوه و هامون می‌کند

1 ناقه لیلی که سر در کوه و هامون می‌کند در بن هر خار جستجوی مجنون می‌کند

2 گوش بر افسانه من خلق را دفع ملال این حکایت‌ها که من دارم جگر خون می‌کند

3 زنده‌ام من از غم دل پس دلی کو بی‌غم است یارب او زندگانی در جهان چون می‌کند

4 خار خارم می‌دهی از رشک زان دورم که تو با تو بودن جان من در دل افزون می‌کند

5 حال گفتن با تو اهلی را ندارد فایده حالیا دردی ز دل یکباره بیرون می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment