جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

عارفان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1247

غزل 1247 ام از 6329 غزلیات

عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش

1 عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش خون انگوری نخورده باده شان هم خون خویش

2 هر کسی اندر جهان مجنون لیلایی شدند عارفان لیلای خویش و دم به دم مجنون خویش

3 ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش

4 گر تو فرعون منی از مصر تن بیرون کنی در درون حالی ببینی موسی و هارون خویش

5 لنگری از گنج مادون بسته‌ای بر پای جان تا فروتر می‌روی هر روز با قارون خویش

6 یونسی دیدم نشسته بر لب دریای عشق گفتمش چونی جوابم داد بر قانون خویش

7 گفت بودم اندر این دریا غذای ماهیی پس چو حرف نون خمیدم تا شدم ذاالنون خویش

8 زین سپس ما را مگو چونی و از چون درگذر چون ز چونی دم زند آن کس که شد بی‌چون خویش

9 باده غمگینان خورند و ما ز می خوش دلتریم رو به محبوسان غم ده ساقیا افیون خویش

10 خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش

11 باده گلگونه‌ست بر رخسار بیماران غم ما خوش از رنگ خودیم و چهره گلگون خویش

12 من نیم موقوف نفخ صور همچون مردگان هر زمانم عشق جانی می‌دهد ز افسون خویش

13 در بهشت استبرق سبزست و خلخال و حریر عشق نقدم می‌دهد از اطلس و اکسون خویش

14 دی منجم گفت دیدم طالعی داری تو سعد گفتمش آری ولیک از ماه روزافزون خویش

15 مه که باشد با مه ما کز جمال و طالعش نحس اکبر سعد اکبر گشت بر گردون خویش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش

شاعر شعر عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش چه کسی است ؟

شاعر شعر عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش چیست ؟

قالب شعر عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش غزل است

مضمون اصلی شعر عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر