-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عارف گوینده اگر تا سحر صبر کنی از جهت خسته دلان جان و نگهبان منی
2 همچو علی در صف خود سر نبری از کف خود بولهب وسوسه را تا نکنی راه زنی
3 راه زنان را بزنی تا که حقت نام نهد غازی من حاجی من گر چه به تن در وطنی
4 ساقی جام ازلی مایه قند و عسلی بارگه جان و دلی گنجگه بوالحسنی
5 جنبش پر ملکی مطلع بام فلکی جمع صفا را نمکی شمع خدا را لگنی
6 باده دهی مست کنی جمله حریفان مرا عربده شان یاد دهی یا منشان درفکنی
7 از یک سوراخ تو را مار دوباره نگزد گر نری و پاکدلی مؤمنی و مؤتمنی
8 خامش باش ای دل من نام مرا هیچ مگو نام کسی گو که از او چون گل تر خوش دهنی