تهمت اشکم چو پیدا میشود از اثیر اخسیکتی غزل 73

اثیر اخسیکتی

آثار اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

تهمت اشکم چو پیدا میشود

1 تهمت اشکم چو پیدا میشود عشق رخ پوشیده رسوا میشود

2 زودش اندر خاک پنهان میکند آن نشان بر هرکه پیدا میشود

3 هر شب از بس دُر که بارد چشم من دامن آفاق دریا میشود

4 گه گهی صبرم بدادی یاوری آه کاکنون رشته یکتا میشود

5 دوستدار زلف او گشتم چنان موی بر تن دشمن ما میشود

6 عشق ما در پرده کی ماند نهان تا کجا او شد، دل آنجا میشود

7 یار میگوید ندیدم خوی تو بی جهان از موج دریا میشود

8 گو تو کار خویش کن اینک اثیر این زما از کیسه ما میشود

عکس نوشته
کامنت
comment