- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا یاقوت او قوت روانست ولی اشکم چو یاقوت روانست
2 رخش ماهست یا خورشید شب پوش خطش طوطیست یا هندوستانست
3 صبا از طرهاش عنبر نسیمست نسیم از سنبلش عنبر فشانست
4 میانش یکسر مو در میان نیست ولیکن یک سر مویش دهانست
5 شنیدم کان صنم با ما چنان نیست ولیکن چون نظر کردم چنانست
6 ز چشمش چشم پوشش چون توان داشت که یکچندست کوهم ناتوانست
7 بیا آن آب آتش رنگ در ده که گر خود آتشست آتش نشانست
8 بدان ماند که خونش میدواند بدینسان کز پیت اشکم روانست
9 چو مرغی زیرک آمد جان خواجو که او را دام زلفت آشیانست