- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگارم دوش شوریده درآمد چو زلف خود بشولیده درآمد
2 عجایب بین که نور آفتابم به شب از روزن دیده درآمد
3 چو زلفش دید دل بگریخت ناگه نهان از راه دزدیده درآمد
4 میان دربست از زنار زلفش به ترسایی نترسیده درآمد
5 چو شیخی خرقه پوشیده برون شد چو رندی درد نوشیده درآمد
6 ردای زهد در صحرا بینداخت لباس کفر پوشیده درآمد
7 به دل گفتم چبودت گفت ناگه تفی از جان شوریده درآمد
8 مرا از من رهانید و به انصاف فتوحی بس پسندیده درآمد
9 جهان عطار را داد و برون شد چو بیرون شد جهان دیده درآمد