- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیاز من نخرد کس، که کس فقیر مباد بناز حسن فروشان کسی اسیر مباد
2 به نیم ذره نکرد اعتبارم آن خورشید به چشم یار کسی اینچنین حقیر مباد
3 دو دیده بر سر دل شد چو پیر کنعانم بلای عشق جوانان وبال پیر مباد
4 هلاک کرد مرا خشم و ناز آن بدخو کسی خزاب بتان بهانه گیر مباد
5 علاج زخم دل خود چه میکنی اهلی جراحت دل عاشق دوا پذیر مباد
6 مباش بی خبر از حال خود چنان اهلی که در تو آتش آن شمع بی خبر گیرد