ماه من دوش سر از جیب ملاحت از خواجوی کرمانی غزل 280

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ماه من دوش سر از جیب ملاحت برکرد

1 ماه من دوش سر از جیب ملاحت برکرد روز روشن ز حیا چادر شب برسر کرد

2 اندکی گل برخ خوب نگارم مانست صبحدم باد صبا دامن او پر زر کرد

3 نتوانم که برآرم نفسی بی لب دوست که قضا جان مرا در لب او مضمر کرد

4 پسته را با دهن تنگ تو نسبت کردم رفت در خنده ز شادی مگرش باور کرد

5 هر زمان سنبل هندوی تو درتاب شود که خرد نسبتم از بهر چه با عنبرکرد

6 آبرویم شده بر باد ز بی سیمی بود سیم اشکست که کار رخ من چون زر کرد

7 هر میی کز کف ساقی غمت کردم نوش گوئیا خون جگر بود که در ساغر کرد

8 دل خواجو که بجان آمده بود از غم عشق خون شد امروز و سر از چشمهٔ چشمش برکرد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر