-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خرابی من از آن چشم پر خماری پرس هلاک جانم از آن لاله بهاری پرس
2 ز زخم غمزه چه پرسی که در جگر چند است؟ ز صد فزونست، ولی زخمهای کاری پرس
3 غلام چشم توام، گر چه ناوک تو خوش است ولیک لذت آن از دل شکاری پرس
4 دلم که زود فراموش می کند خود را مپرس هیچ ز هجران و بیقراری پرس
5 مراست دردسری از خمار مستی عشق علاج دردم از آن نرگس خماری پرس
6 کجاست دولت آنم که بر درت باشم؟ نشان من به سر کوی خاکساری پرس
7 رو، ای صبا و ز بهر مسافران فراق از آن دو لب سخنی چند یادگاری پرس
8 سرود ذوق فراوان شنیده ای، اکنون بیا، ز خسرو ذوق فغان و زاری پرس