- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از زندگانیم گله دارد جوانیم شرمنده جوانی از این زندگانیم
2 دارم هوای صحبت یاران رفته را یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
3 پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق داده نوید زندگی جاودانیم
4 چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر وز دور مژده جرس کاروانیم
5 گوش زمین به ناله من نیست آشنا من طایر شکسته پر آسمانیم
6 گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند چون میکنند با غم بی همزبانیم
7 ای لاله بهار جوانی که شد خزان از داغ ماتم تو بهار جوانیم
8 گفتی که آتشم بنشانی ولی چه سود برخاستی که بر سر آتش نشانیم
9 شمعم گریست زار به بالین که شهریار من نیز چون تو همدم سوز نهانیم