مدار جان من از بهر از امیرخسرو دهلوی غزل 1752

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

مدار جان من از بهر جان ما روزه

1 مدار جان من از بهر جان ما روزه از آنکه جانی و جان را دهد عنا روزه

2 لب پر از می و گویی که روزه می دارم تو خود بگوی که باشد چنین روا روزه

3 اگر تو روزه برای خدای می داری مدار بیش برای خدای را روزه

4 ز دیده ساخته ام شربتی، ولی نخوری اگر به روزه ترا خوش بود، خوشا روزه

5 یک ابرویت نگرم، روزه گیرم از پی وصل به دیدن مه ابرو کنم قضا روزه

6 ببرد تشنگی خلق را که از لب تو به آب چشمه حیوان شد آشنا روزه

7 به نوحه کرد لبالب لبان خسرو را فقاع از آن لب شیرین گشاد تا روزه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر