بت من ز در از جلال الدین محمد مولوی غزل 2842

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

بت من ز در درآمد به مبارکی و شادی

1 بت من ز در درآمد به مبارکی و شادی به مراد دل رسیدم به جهان بی‌مرادی

2 تو بپرس چون درآمد که برون نرفت هرگز که درآمد و برون شد صفتی بود جمادی

3 غلطم مگو که چون شد ز چگونگی برون شد تو چگونه‌ای ولیکن تو ز بی‌چگونه زادی

4 چه چگونه بد عدم را چه نشان نهی قدم را نگر اولین قدم را که تو بس نکو نهادی

5 همه بیخودی پسندم همه تن چو گل بخندم به طرب میان ببندم که چنین دری گشادی

عکس نوشته
کامنت
comment