دلم در عشق جانان گشته از امیرخسرو دهلوی غزل 1706

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

دلم در عشق جانان گشته پاره

1 دلم در عشق جانان گشته پاره دل است آن شوخ را یا سنگ خاره

2 شبانگاه تو بر مه پاره آمد مرا در دل غم آن ماه پاره

3 کنار خود نمی بینم ز گریه که نتوان دید دریا را کناره

4 چو بگشادم به گریه چشم دربار گشاد ابرو، پدپد آمد ستاره

5 دو بوسم داد دوش و تا به امروز خرابم زان شراب مست کاره

6 من و مستی و بدنامی و زین پس سگان رسوا و طفلان در نظاره

7 به عشقم چاره فرمایند یاران ولی با یار بی فرمان چه چاره

8 نگارا، بگسلان سر رشته خود که نتوان دوخت این دلهای پاره

9 اگر خون خورد خواهی، شیوه بگذار که خسرو نیست طفل شیرخواره

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر