دلم بریان و تن سوزان و آهم از اهلی شیرازی غزل 662

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

دلم بریان و تن سوزان و آهم آتشین باشد

1 دلم بریان و تن سوزان و آهم آتشین باشد تو آتشپاره یی دل در تو بستن اینچنین باشد

2 تو آن سر وی که سر بر آسمان داری زناز خود من آن خارم که در راه تو رویم بر زمین باشد

3 اگر دزدیده در روی تو میبینم مکن عیبم ترا دزدیده خواهد دید اگر روح الامین باشد

4 چو خواهی کشتنم روزی بفردا مفکن این فرصت بکش ای عمر من ترسم که مرگم در کمین باشد

5 گدای تست اهلی سر بهر یاری فرونارد چو لیلی خرمنی باید که مجنون خوشه چین باشد

6 ساقی زلال کوثر چون وعده در بهشت می ده کزین تحمل کی درد نوش آرد

7 اهلی چو مست میرد در کوی میفروشان تا قصر حور عینش رضوان بدوش آرد

عکس نوشته
کامنت
comment