1 ای دل و جان زندگانی من غم تو برده شادمانی من
2 کردم از چشم و دل شراب و کباب می نیایی به میهمانی من
3 دو جهان ترک کردهام که توی این جهانی و آن جهانی من
4 اندرین باب شعر ای عطار نیست اندر زمانه ثانی من
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 میپنداری که حق هویدا گردد یا پنهانیست کاشکارا گردد
2 چون پیدا اوست و غیر او پیدا نیست چون غیری نیست بر که پیدا گردد
1 ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا
2 جان و دل پر درد دارم هم تو در من مینگر چون تو پیدا کردهای این راز پنهان مرا
1 این چه سوداست کز تو در سر ماست وین چه غوغاست کز تو در بر ماست
2 از تو در ما فتاده شور و شری این همه شور و شر نه در خور ماست
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به