- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرم سرگشتهٔ سودای عشق است دلم آشفتهٔ غوغای عشق است
2 بدان دیده که بتوان دید او را دو چشم روشن بینای عشقست
3 حقیقت سرمهٔ چشم خردمند غبار گرد خاک پای عشقست
4 ز عبرت غیر او از دل به در کن که غیر دل دگر نه جای عشقست
5 به شمع عشق جان و دل بسوزان چو پروانه گرت پروای عشق است
6 مگو از دی و از فردا و فردا که امروز وعدهٔ فردای عشق است
7 تن تنها در آ سید به خلوت که در خلوت تن تنهای عشقست