- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرم فدای رهی باد کان سوار آید سری که خاکره او نشد چه کار آید
2 تو جلوه یی کن و صد مرغ دل بدام آور چه حاجت است که طاووس در شکار آید
3 خوش است گفت و شنید تو بی حکایت غیر بلی خوش است نسیمی که بی غبار آید
4 مگر تو روی بپوشی پری صفت که دمی دل رمیده ما باز باقرار آید
5 مران چو ذره محبان خویش ای خورشید که گر یکی رود از دیده صدهزار آید
6 ز گریه اهلی اگر آب زندگی باری درخت بخت تو خشک است کی ببار آید