- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غمم بکشت به کار جهان که پردازد دلم اسیر شد و نیز جان که پردازد
2 من و زیادت حاجات و کنج ویرانه درین بلا به غم خان و مان که پردازد
3 هزار شمع جمال آیدم به پیش نظر دلم به سوختن خود بدان که پردازد
4 بدین صفت که تو مشغول حسن خویشتنی به چاره دل بیچارگان که پردازد
5 بر آستان تو میرم که زیر دیوارت چو جان دهم به من ناتوان که پردازد
6 به همرهی تو رفتن به باغ بیهوده ست که پیش تو به گل و ارغوان که پردازد
7 روا مدار به دوری هلاک خسرو، از آنک به جز وصال تو با عاشقان که پردازد