چشمم نورت در این از شاه نعمت‌الله ولی غزل 768

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

چشمم نورت در این و آن دید

1 چشمم نورت در این و آن دید روشن چشمی که آنچنان دید

2 غیری نگذاشت غیرت تو غیر تو چو نیست چون توان دید

3 تمثال جمال دیدهٔ ما در جام جهان نما روان دید

4 دیده نظری ز نور تو یافت در ذره و آفتاب آن دید

5 بحریم و حباب عین ما آب این دیدهٔ ما هم این هم آن دید

6 از نام و نشان خبر چه پرسی هر دیده که دید بی نشان دید

7 این دیدهٔ مست نعمت الله آن نور به عین آن عیان دید

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر