سوخت صدجان سرو من تا حسن از اهلی شیرازی غزل 154

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

سوخت صدجان سرو من تا حسن او بالا گرفت

1 سوخت صدجان سرو من تا حسن او بالا گرفت برق حسن او نگویی بر من تنها گرفت

2 توسن عشق است تندودست تدبیرست سست عقل نتواند عنان بر عاشق شیدا گرفت

3 تازه شد بر ما جنون از خط نوخیزت ولی عاشق دیوانه را از نورگ سودا گرفت

4 شد دل دیوانه در چاه زنخدانت اسیر یوسف اندر چه فتاد و کار او بالا گرفت

5 ساقیا می ده که ما هم مست و هم دیوانه ایم محتسب بر ما چه گیرد کی بود بر ما گرفت

6 اهلی از جان درگذر تا کوی او منزل کنی ای خوش آن کز جان گذشت و کوی جانان جا گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment