-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مشک تر بر مه پراگندی و شب میخوانیش برگ گل را پرشکر کردی و لب میخوانیش
2 آفتاب نیمروزی و به خدمت کردنت میرسد خورشید، اگر در نیمشب میخوانیش
3 هست بر خورشید پیشت نام خورشیدی خطا تو بدین نام از پی حسن ادب میخوانیش
4 نسخهای کز خط تست اندر دل سوزان من سحر آتشبند یا تعویذ تب میخوانیش
5 لب رطب سازی و آنگه خسته از دندان کنی خسته از دندان من کن، گر رطب میخوانیش
6 ماه من زلف ذَنَبوَش را چه میگیری به دست؟ ماه کی گیرد ذنب را چون ذنب میخوانیش
7 ناله عشاق را شور و شغب، گفتی ز چیست؟ نفخ صور است این که تو شور و شغب میخوانیش
8 با رقیبت نیست کار و خوانیش میدانم این تا مرا سوزی ز حسرت بیسبب میخوانیش
9 سجده کردن پیش طاق ابرویت از دوستی فرض شد بر خسرو، ار تو مستحب میخوانیش