مغنی وقت آن آمد که بنوازی از خواجوی کرمانی غزل 36

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

مغنی وقت آن آمد که بنوازی رباب

1 مغنی وقت آن آمد که بنوازی رباب صبوحست ای بت ساقی بده شراب

2 اگر مردم بشوئیدم به آب چشم جام وگر دورم بخوانیدم به آواز رباب

3 فلک در خون جانم رفت و ما در خون دل می لعل آب کارم برد و ما در کار آب

4 مرا بر قول مطرب گوش و مطرب در سماع من از بادام ساقی مست و ساقی مست خواب

5 چو هندو زلف دود آسای او آتش نشین چو طوطی لعل شکر خای او شیرین جواب

6 دل از چشمم به فریادست و چشم از دست دل که هم پر عقابست آفتاب جان عقاب

7 کبابم از دل پرخون بود وقت صبوح که مست عشق را نبود برون از دل کباب

8 سر کویت ز آب چشم مهجوران فرات سرانگشتت به خون جان مشتاقان خضاب

9 دلم چون مار مپیچد ز مهرم سرمپیچ رخت چون ماه می‌تابد ز خواجو رخ متاب

عکس نوشته
کامنت
comment