- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مغنی وقت آن آمد که بنوازی رباب صبوحست ای بت ساقی بده شراب
2 اگر مردم بشوئیدم به آب چشم جام وگر دورم بخوانیدم به آواز رباب
3 فلک در خون جانم رفت و ما در خون دل می لعل آب کارم برد و ما در کار آب
4 مرا بر قول مطرب گوش و مطرب در سماع من از بادام ساقی مست و ساقی مست خواب
5 چو هندو زلف دود آسای او آتش نشین چو طوطی لعل شکر خای او شیرین جواب
6 دل از چشمم به فریادست و چشم از دست دل که هم پر عقابست آفتاب جان عقاب
7 کبابم از دل پرخون بود وقت صبوح که مست عشق را نبود برون از دل کباب
8 سر کویت ز آب چشم مهجوران فرات سرانگشتت به خون جان مشتاقان خضاب
9 دلم چون مار مپیچد ز مهرم سرمپیچ رخت چون ماه میتابد ز خواجو رخ متاب