1 جور تو گر عنان بجنباند آسمان در رکاب او راند
2 بلب آمد هزار جان وقت است که قبولت بسی بجنباند
3 گفتی آن وعده یاد میداری هم بر آنم خدای میداند
1 ای بزم جهان آرا، ای جشن جنان پیکر در رشک رخت حورا در رشک، میت کوثر
2 از ابروی ایوانت برماه زده کله وز چهره دیوارت در خلد گشاده در
1 دوش که این شهسوار کره ابلق از قرپوس غروب گشت معلق
2 شام سیه گر، بزیر دست فرو داد مهره ی اصفر ز طرف رقعه ازرق
1 زهی بجان تو جاوید زنده جان خجند چه سایه بخش همائی ز آشیان خجند
2 به هفت خاتم پیروزه دولت پیروز نداده مثل تو پیروزه ی ز کان خجند