امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

من و شبها و یاد آن سرکویی از امیرخسرو دهلوی غزل 1242

غزل 1242 ام از 2198 غزلیات

من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم

1 من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم دلم رفته ست و جان هم می رود سویی که من دانم

2 صبا بوهای خوش می آرد از هر بوستان، لیکن که خواهد زیست، چون می نارد آن بویی که من دانم

3 سر خود گیر و رو، ای جان دل برداشته، از تن که این سر خاک خواهد گشت در کویی که من دانم

4 اگر تن مو شد و گر بگسلد جان نیز، گو بگسل مرا از دل نخواهد رفت آن مویی که من دانم

5 بسوزی هر چه هست، ای باد، اگر آن سو رسی، اما به تندی نگذری زنهار بر رویی که من دانم

6 چو کشتن رسم خوبانست، جان، گر حیله می دارم ذخیره می کنم از بهر بدخویی که من دانم

7 چه پیچم بر درازیهای شب تهمت، چه می دانم؟ که هست این پیچش خسرو ز گیسویی که من دانم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم

شاعر شعر من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم چه کسی است ؟

شاعر شعر من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم چیست ؟

قالب شعر من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم غزل است

مضمون اصلی شعر من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.