مرا ای مه اگر دیوانه از خیالی بخارایی غزل 371

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

مرا ای مه اگر دیوانه گفتی

1 مرا ای مه اگر دیوانه گفتی نمی‌رنجم ز تو یارانه گفتی

2 به زلف و عارضش گفتی غم خویش شبی بود و چراغ افسانه گفتی

3 غمش گفتی درون سینهٔ ماست نشان گنج در ویرانه گفتی

4 ز ریش دل حکایت کردی ای اشک خبرها از میان خانه گفتی

5 گدایِ کوی ما گفتی خیالی ست تعالی الله که درویشانه گفتی

عکس نوشته
کامنت
comment