اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

تا نیست می از خود خبرم از اهلی شیرازی غزل 1074

غزل 1074 ام از 2632 غزلیات

تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم

1 تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم من هوش ندارم مگر آن لحظه که مستم

2 ز نار مرا کافر و مومن همه دانند پنهان چکنم عاشق معشوق پرستم

3 در کوی تو آنم که چو گرد از سر عالم برخاستم و بر سر راه تو نشستم

4 چون خویش پرستی بتر از باده پرستی است المنه لله که بت خویش شکستم

5 تا در سر زلفش نزدم دست چو اهلی سررشته مقصود نیفتاد بدستم

6 مردم بیدرد را مرهم بود از وصل تو من جگر چاک و درون ریش و دل افکار توام

7 اهلی بیچاره درویشست و تو سلطان حسن بر زبان این نکته چون راند که من یار توام

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم

شاعر شعر تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم چه کسی است ؟

شاعر شعر تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم اهلی شیرازی می باشد.

شعر تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم چیست ؟

قالب شعر تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم غزل است

مضمون اصلی شعر تا نیست می از خود خبرم نیست که هستم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی