- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماولی پرور عدو کاهیم تاج بخش عجم عربشاهیم
2 آسمان آن دهد که ما جوئیم روزگار آن کند که ما خواهیم
3 در سماع آمده است کوش صدف تا به صیت کرم در افواهیم
4 ز سبل فارغ است دیده چرخ تا بگوهر جمال اشباهیم
5 رونق صف آفرینش را تیغ خورشید و درقه ماهیم
6 مصطفی ص جد و مرتضی پدریم زان فلک بنده و جهان داهیم
7 درة العقد این سپه شکنیم قرة العین آن شهنشاهیم
8 گرچه دشمن زر تُنک مایه است ما خلاص عیار آن کاهیم
9 فال را بر زبان دوست زنیم رغم را در دل عدو آهیم
10 خاتم ملک را بماست فروغ که ز رفعت کمینه درگاهیم
11 رشته پای بند سلطنتیم کوری خصم دانه یکتاهیم
12 نگسلد چرخ پیرمان از بیخ که دو شاخیم و هر دو بر ماهیم
13 تا کند عدل پای رفق دراز ز آنچه ظلم است دست کوتاهیم
14 در ضمیر شب ازل سری است گفت آن را دم سحرگاهیم
15 فتنه گر خرمنی زند چو قمر آتش و باد و دانه و کاهیم
16 به سخن رخت عیب جسته زبیم که رصد دار آن سر راهیم
17 بار آخسیکتی بضاعت ماست که از آن سود و مایه آگاهیم
18 در جهان جلال چون خورشید مدد سال و مادت ماهیم
19 ملک را آبروی باد از ما که به تیغ آن زهاب را چاهیم
20 به هلال ار فروتنی بخشیم قیمت اختران نمی گاهیم